آیا نوبت نابودی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس رسیده؟
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۰۵۷۳۳
خرداد: بحث وجود روابط محرمانه میان امارات عربی متحده و اسرائیل بحث جدیدی نبود و همه در جریان این روابط بودند مخصوصا پس از سفر تعدادی وزیر اسراییلی به امارات.
به گزارش خرداد به نقل از اسپوتینک ، اماراتی ها مانند برخی کشورهای عرب دیگر هم اصرار داشتند که این روابط فقط زمانی رسمی شود که طرح موسوم به ایجاد دو کشور یکی یهودی و دیگری فلسطینی طبق پیشنهاد اعراب در سال 1982 اجرا شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس همین طرح اعراب پیشنهاد داده بودند که از خواسته های خود برای بازگرداندن سرزمین های فلسطین منصرف شوند و در مقابل سرزمین های موسوم به سرزمین های 1967 که بر اساس قطعنامه شورای امنیت به فلسطینی ها اختصاص داده شده به فلسطینی ها داده شود تا کشور خود را آنجا تشکیل دهند.
همچنین طبق این پیشنهاد اسراییل می بایست از سرزمین های اشغال شده دیگر کشورهای عربی مانند جولان و جنوب لبنان و ... نیز عقب نشینی می کرد.
البته لبنانی ها خود سرزمین های خود را آزاد کردند و دیگر کشورهای عربی هنوز نشسته اند تا اسراییلی ها با به قول معروف "تو بمیری یا من بمیرم" زمین هایشان را پس دهد.
در مورد مصری ها هم که شبه جزیره سینا را به شرطی پس گرفته اند که حتی یک سرباز مصری هم حق ورود به این شبه جزیره را نداشته باشد.
به هر صورت از سال 1982 تا به حال اتفاقات زیادی در منطقه و جهان رخ داده و مشاهده کردیم که طرح هایی برای نابودی همه ارتش های قدر کشورهای عربی که توان مقابله با اسراییل را داشتند اجرا شده.
آنهایی هم که نابود نشده اند مانند ارتش مصر در شرایطی قرار ندارند که بتوانند به اسراییل حمله کنند.
طی دهه هفتاد قرن سابق میلادی بحث هایی در مورد اینکه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باید مجددا تجزیه شود مطرح شد.
برخی این طرح ها مانند طرح برنارد لویس را به سخره گرفتند اما امروزه مشاهده می کنیم که تلاش بر این است که این طرح ها اجرا شود.
اگر به نقشه موسوم به خلافت اسلامی داعش نگاه کنید و آن را با نقشه ای که برنارد لویس در سال 1976 منتشر کرده مقایسه کنید آنوقت متوجه می شوید محدوده ای که در این طرح قرار بود "سنی استان " نام گذاری شود دقیقا همان جا می باشد.
"شیعه استان" هم قرار بود در منطقه بصره و خوزستان و بخش هایی از کویت و عربستان تشکیل شود.
"کردستان" هم قرار بود دو کردستان شرقی و غربی بشود.
و...
طبق این طرح عربستان سعودی باید به سه کشور حجاز و نجد و عربستان تقسیم شود و قطر و امارات و عمان هم از نقشه حذف شوند.
همچنین یمن هم باید به دو قسمت تقسیم می شد که یکی بخشی به حجاز و نجد اعطا می شد و دیگری که بخش جنوبی و شرقی بود به یک کشور دیگر به انضمام عمان و بخشی از امارات فعلی اعطا می شد.
کافی است اینترنت را جستجو کنید این طرح ها را به راحتی می توانید پیدا کنید.
طبق این طرح ایران هم باید به پنج کشور دیگر تقسیم می شد و بخش هایی از ایران هم باید به کشورهای دیگر مورد نظر آمریکایی ها الحاق می شد.
بر اساس این طرح هم این کشورها باید شرایطی داشته باشند تا همیشه با هم درگیر باشند تا همه تحت سیطره آمریکا بمانند و تنها جزیره ثبات در این منطقه باید اسراییل باشد.
نمی خواهم خیلی وارد این مباحث شوم چون خیلی طولانی می باشد و نیاز به یک کتاب دارد اما نکته قابل تامل این است که چرا آمریکایی ها برگه امارات را سوزاندند و این کشور را وادار کردند که علنا با اسراییل رابطه بر قرار کند.
مباحثی مانند اینکه مثلا می خواهند با هم بر علیه ایران ائتلاف کنند یا اینکه امارات را قویتر کنند تا توان مقابله با ایران را داشته باشد یا ... را کنار بگذارید.
مگر قبلا این همکاری ها وجود نداشت که حالا ایرانی ها بخواهند دلواپس چنین رابطه ای باشند؟
اماراتی ها چند دهه است که مجری دستور العمل های آمریکا و اسراییل در منطقه و کشورهای اسلامی و عربی هستند و بر کسی پوشیده نیست که با توجیه اسراییلی ها و آمریکایی ها تلاش کردند که برخی تنگه های استراتژیک را تصرف کنند یا اینکه مو دماغ ایرانی ها شوند که سه جزیره استراتژیک ایرانی تنب بزرگ و تنب کوچک و بوموسی (توجه داشته باشید نام اصلی آن بوموسی است نه ابو موسی) را از ایرانی ها بگیرند تا بر تنگه هرمز تسلط داشته باشند.
بسیاری رهبران کشورهای عربی به هیچ وجه تصور نمی کردند که چه آشی برای آنها پخته شده اما زمانی به خود آمدند که کار از کار تمام شده.
از صدام حسین در عراق گرفته تا معمر القذافی در لیبی اصلا در خیالشان نمی گنجید که روزی با شرایطی که سرنگون شدند سرنگون شوند و تصور می کردند اگر با آمریکایی ها و اروپایی ها و بالطبع اسراییلی ها سر و سر داشته باشند دیگر باید خیالشان راحت باشد.
به نظر می رسد مرحله دوم اجرای طرح برنارد لویس امروزه کلید خورده باشد.
بر اساس این طرح کشورهای عربی ثروتمند باید شدیدا تضعیف و در نهایت نابود شوند.
ابتدا آمریکایی ها شروع کردند هر آنچه اینها ثروت در اختیار دارند را از آنها بگیرند و سپس حالا ظاهرا به فکر افتاده اند تا هر آنچه اینها ثبات دارند را از آنها بگیرند.
زمانی که آقای عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان آمریکایی ها را تهدید می کرد که اگر در گزارش مربوط به حمله یازده سپتامبر 700 نامی از عربستان سعودی برده شود این کشور ملیاردها دلار پولهای خود را از آمریکا خارج خواهد کرد باید به فکر این روز می بودند که دیگر یک سنت از پولهای مذکور وجود ندارد و حال بدهکار هم شده اند.
علیرغم اینکه دولت آمریکا تغییر کرده و از دموکرات ها به دست جمهوری خواه ها افتاده اما ساختار سیاسی به قول معروف فدرال آمریکا تغییر نکرده و همه این صحبت ها ثبت می شود و بعدها آنهایی که این حرف ها را زدند باید تاوان پس دهند.
شاه ایران هم زمانی دچار غرور شده بود و آمریکایی ها و غربی ها پس از سرنگونی حرف هایش را به او گوشزد کردند.
آیا کسی در آن زمان تصور می کرد که شاه ایران ممکن است سقوط کند؟
مگر شاه ایران متحد اصلی آمریکا در منطقه نبود؟
آیا عرب ها تصور می کنند که برای آمریکایی ها عزیز تر از شاه ایران هستند؟
حدود پنج سال پیش در یک مطالعه تحقیقاتی مشارکت داشتم که همه کشورهای منطقه را مورد بررسی قرار دادیم و یکی از بخش های این مطالعه بزرگ این بود که ببینیم کدام کشور عربی نفت خیز در صورت تمام شدن نفت اش می تواند به حیات خود ادامه دهد.
طی این تحقیق مشخص شد که امارات قدم هایی را برداشته که با ادامه آن می تواند شرایطی را ایجاد کند تا بدون درآمد نفتی حدود سالانه 300 میلیارد دلار درآمد داشته باشد.
بدیهی است در صورتی که اسراییل بخواهد قدرت تک منطقه باشد در زمینه اقتصادی هم باید چنین باشد و طبیعتا کشوری مانند امارات نباید توان رویارویی اقتصادی با اسراییل را داشته باشد.
به نظر می آید بحث برقراری رابطه میان امارات و اسراییل هم در همین راستا باشد.
به هر حال این ماجرا مخالفین و موافقینی در امارات دارد که دیر یا زود جبهه گیری شان شروع می شود و شاید این جبهه گیری کار را به درگیری داخلی میان اینها بکشاند.
قطعا هم اگر اسراییل بخواهد از امارات به عنوان ابزاری برای مقابله با ایران استفاده کند ایران هم عوامل خود برای مقابله با اسراییل در امارات را جمع خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که درگیری های واسطه ای به داخل مرزهای ایران کشیده شود، در این شرایط می توان گفت آنچه امروزه در لیبی و یا عراق و یا سوریه و یا افغانستان ویا یمن می بینیم در امارات رخ خواهد داد.
اینکه آمریکایی ها اصرار دارند دیگر کشورهای عربی به این روند بپیوندند به این معنا است که آنها به دنبال این می باشند که هرچه سریعتر این بخش پروژه خود را کلید بزنند.
در نهایت باید گفت نباید تصور کرد که اگر رییس جمهوری در آمریکا تغییر یابد اتفاق آنچنانی رخ دهد چون سیاست های کلی ایالات متحده هیچ ربطی به رییس جمهوری ندارند فقط روسای جمهوری راهکار های متفاوتی برای رسیدن به هدف کلی دارند. برچسب ها: خلیج فارس ، عرب ، امارات
منبع: خرداد
کلیدواژه: خلیج فارس عرب امارات کشورهای عربی آمریکایی ها کشورهای عرب شاه ایران ایران هم بر اساس طرح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۰۵۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناگفتههایی درباره سهم کشورمان از یک میدان گازی در شمال خلیجفارس
در روزهای گذشته دوباره بحث میدان آرش داغ شد. ماجرا از این قرار بود که کویت و عربستان مناقصه توسعه این میدان را برگزار و هدفگذاری کردهاند روزانه ۸۰۰میلیون فوت مکعب گاز از این میدان برداشت و فرآورش شود.
آنطور که در خبرها آمده این قراردادها تحت هدایت و نظارت شرکتی مشترک به نام «الخلیج» است که عربستان و کویت تاسیس کردهاند تا به صورت مشترک و واحد، به برداشت از میدان گازی آرش مشغول شوند. در کنار این موضوع، کنار گذاشتن ایران نیز مطرح شد که پیگیری جامجم نشان میدهد چنین موضوعی صحت ندارد. درباره ناگفتههای میدان گازی آرش گزارشی تهیه کردهایم که مشروح آن در ادامه آمده است.
کویت و عربستان معتقدند ایران در میدان گازی آرش سهمی ندارد و این دو کشور عربی باید نسبت به توسعه آن اقدام کنند. نکته قابل توجه اینجاست که ایران تنها کشوری است که در میدان گازی آرش چاه حفر کرده و آنطور که مسئولان وزارت نفت پیشتر اعلام کردهاند، آماده نصب دکل حفاری در این میدان گازی هستند.
ایران همچنین اعلام کرده از حق قانونی خود در این زمینه کوتاه نمیآید و ثبت شرکت برای برداشت از این میدان، حق خاصی را به کشورهای دیگر نمیدهد. سال گذشته هم وزرای نفت دو کشور کویت و عربستان از اقدامات ایران در میدان گازی آرش اعلام نارضایتی کرده بودند. آنها همچنین گفتند آرش، یا به قول کشورهای حاشیه خلیج فارس میدان «الدره» ثروت طبیعی عربستان و کویت است و هیچکدام از طرفها تا ترسیم مرزهای دریایی حق برداشت ندارند. نکته دیگر اینجاست که عربستان و کویت در حال اغراق در میزان ذخایر میدان گازی آرش هستند تا بهرهبرداری از آن را توجیهپذیرکنند.
آرش، کشف ایران است
چندی پیش محمد دهقان، معاون حقوقی رئیسجمهور درباره اختلاف ایران و کویت در میدان گازی آرش، اظهار کرد: ما همچنان مثل گذشته حرفمان این است که باید این موضوع را با مسالمت حل کنیم. آرش یک میدان گازی و نفتی است که بخشی از آن متعلق به ما است. ما مرز دریایی با کویت نداریم، اما آن میدان را ما کشف کرده و چندین سال پیش در آنجا چاه زدهایم ولی به خاطر اینکه بین ما و کویت و همسایگان چالشی ایجاد نشود، تا الان از آن استفاده نکردهایم. وی با بیان اینکه معتقد به برداشت یکپارچه از میدان آرش هستیم تا برداشت صیانتی از آن صورت گیرد، تاکید کرد: تاالان کویت نظرسازندهای نداشته است و با عربستان توافقی کردهاند، چون بخشی از این میدان در آبهای عربستان است ودنبال برداشت مشترک هستند. ما همچنان معتقدیم میدان آرش مشترک بوده و دنبال یکپارچهسازی هستیم ولی اگر قرار باشد که کویت از میدان برداشت داشته باشد، ماهم برداشت خودراآغاز میکنیم.
پرونده روی میز وزارت خارجه ایران
وزیر نفت با تاکید بر اینکه ایران درباره میدان گازی آرش تأمین حقوق و منافع خود را پیگیری میکند، گفت: چنانچه تمایلی به تفاهم و همکاری وجود نداشته باشد، ایران حقوق، منافع، بهرهبرداری و اکتشاف از منابع یادشده را در برنامه خود قرار میدهد و هیچگونه تضییع حقوق خود را برنمیتابد.
جواد اوجی با بیان اینکه ایران همواره از حل و فصل دوستانه مسائل مرزی و دریایی با همسایگان پشتیبانی میکند، افزود: میدان گازی آرش در مرز مشترک آبی ایران و کویت واقع شده و این میدان میان سه کشور ایران، کویت و عربستان مشترک است.
ماجرا از این قرار است که مقامات این دو کشور عربی معتقدند که ایران سهمی ندارد که البته وزارت خارجه ایران نسبت به این موضوع واکنش نشان داده است.
در همین حال سخنگوی وزارت خارجه گفت: صدور بیانیههای تکراری و طرح ادعای یکجانبه از منظر حقوقی هیچ حقی برای دولت کویت ایجاد نخواهد کرد و به مقامهای این کشور توصیه میکنیم از تکرار توسل به روشهای بیحاصل سیاسی و رسانهای در ارتباط با موضوع حقوقی و فنی میدان مشترک آرش خودداری کنند.
ناصر کنعانی در پاسخ به تکرار ادعای یکجانبه کویت درباره میدان آرش در بیانیه پایانی سفر امیر کویت به مصر، ضمن مردود دانستن این ادعا، تکرار این ادعاهای یکجانبه و بیاساس از سوی طرف کویتی را مایه تأسف دانست. وی ضمن تأکید بر حق جمهوری اسلامی ایران در این میدان مشترک براساس حقوق تاریخی و سوابق مذاکرات فیمابین گفت: همانند قبل، از طرف کویتی برای دستیابی به توافقی پایدار که مبتنی بر همکاریهای دوستانه و منافع مشترک باشد، دعوت میکنیم. کنعانی تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره با اعتقاد به اصل حسن نیت، تعاملات منطقهای را رصد میکند و از دولتهای ثالث میخواهد در مسیر تحقق عینی اصل حسن نیت و ارتقای روابط و همکاریها گام بردارند.
تاریخچه حفر چاه توسط ایران
سید مهدی حسینی، معاون اسبق امور بینالملل وزارت نفت چندی پیش گفته بود، با توجه به مشخص نشدن خط مرزی در این منطقه و اثبات وجود مخازن هیدروکربوری در آنجا، ایران در سال ۷۸ درخواست خود برای تعیین خط مرزی را به شورای عالی خلیج فارس برد و با توجه به مصوبه این شورا، ایران توانست در سال ۷۹، روی خط مرزی فرضی، حفاری انجام دهد و ثابت کرد که این میدان مشترک است. حسینی تاکید کرد: در آن زمان با آغاز فعالیتهای ایران و حفر چاه در آن منطقه، حساسیت در کویت ایجاد شد، اما جواب خوبی داد و کویت آماده مذاکره برای تعیین خط مرزی شد. بعد از آن وزارت نفت کویت اعلام کرد که برای تعیین خط مرزی میآییم و آمدند.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی